معنی افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن, معنی افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کردپ خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن, معنی اtتاbj، mdcاj abj، tcm cdoتj، /اddj اkbj، تjxg lcb, oxاj، /اddx، srmz، ifmz، jxmg، xmاg، اfaاc j, معنی اصطلاح افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن, معادل افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن, افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن چی میشه؟, افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن یعنی چی؟, افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن synonym, افتادن، ویران شدن، فرو ریختن، پایین امدن، تنزل کرد, خزان، پاییز، سقوط، هبوط، نزول، زوال، ابشار ن definition,